در این مقاله می خواهم در مورد موضوعی بسیار مهم و حساس صحبت کنم که فکر می کنم اغلب مردم به گونه ای با آن درگیر هستند. این مطلب در مورد فشار زیادی است که اغلب مردم به خود وارد میکنند تا به موفقیت دست یابند. در حقیقت این چیزی است که همه ما از مربیان، سخنرانان انگیزشی و گاهی حتی از اطرافیان خود شنیده ایم.

اما آیا وارد کردن فشار بیشتر به خود همیشه بهترین رویکرد برای رسیدن به اهداف است؟

من با دلیل به شما ثابت می کنم که اینطور نیست.

در حالی که وارد کردن فشار بیشتر به خود ممکن است منجر به دستاوردهای فوق العاده گردد، ولی در مقابل می تواند منجر به خستگی نیز بشود. هر چه سخت تر کار کنیم، بیشتر در معرض خستگی، تنش، استرس و از دست دادن تمرکز هستیم. در نهایت، این فشار می تواند توانایی ما برای ارائه بهترین عملکرد را کاهش دهد و حتی می تواند منجر به شکست شود. من این مشکل را تجربه کرده ام. سال‌ها به خودم فشار آوردم تا در محل کار خوب عمل کنم. من ساعت های بی شماری تلاش کردم تا کار خودم را به سطح بالاتری برسانم.

در همان زمان و به دلیل مشغله زیاد، من به تعهدات خانوادگی خود نیز که شامل مراقبت از فرزندانم و حفظ رابطه قوی با همسرم بود، کامل متعهد نبودم. من با الهام از این باور که سخت‌تر کردن خودم کلید موفقیت است، توانستم برای مدتی با همه چیز هماهنگ باشم. اما، با گذشت زمان، فشار مداوم آثار خود را بر من نشان داد. در آن هنگام متوجه شدم که با عزیزانم بسیار تحریک پذیر و عصبی می شوم. عملکرد کاری من نیز شروع به آسیب دیدگی کرد، زیرا در تلاش برای تمرکز و حفظ انگیزه بودم. بعد ناگهان یک روز همه چیز خراب شد…

از خواب بیدار شدم و احساس خستگی کامل کردم، هم از نظر جسمی و هم از نظر احساسی. نمی توانستم روی هیچ چیز تمرکز کنم و حتی کوچکترین کارها غیر قابل حل به نظر می رسید. انگار مهی در تمام زندگی ام فرود آمده بود و یافتن شادی یا معنا را در هر کاری که انجام می دادم غیرممکن می کرد. آنجا بود که متوجه شدم بیش از حد به خودم فشار وارد کرده ام و کم کم دارم به نقطه فرسودگی می رسم. مدتی طول کشید تا بتوانم خودم را از آن حالت خارج کنم، اما یک تجربه یادگیری فوق العاده بود.

آن هنگام بود که به خودم آمدم و شروع به تجدید نظر در مورد اولویتها و ارزشهای خود کردم. استراحت کردن، لذت بردن از زندگی و داشته ها و تمرین مراقبت از خود را کشف کردم. من به تدریج زندگی ام را بازسازی کردم و به تعادل بهتری بین وظایف کاری و خانوادگی دست یافتم.

و همانطور که این کار را انجام دادم، متوجه شدم که نه تنها روش زندگی من بهبود یافته، بلکه می توانم در تمام بخش های زندگیم به موفقیت های بهتری دست یابم. این تجربه به من نشان داد که وارد کردن فشار بیش از حد، نه پایدار است و نه مؤثر. درعوض، درک اینکه چه زمانی باید عقب نشینی کنید و به خودتان زمان و مکان برای شارژ مجدد بدهید، بسیار مهم است. اما الآن و با توجه به تجربه ای که داشتم همیشه مطمئن می شوم که در طول روز کاری خود به طور منظم استراحت می کنم.

شما دوست خوبم نیز زمانی که شروع به احساس خستگی می کنید و متوجه علائم استرس می شوید که مانع پیشرفت شما می شود، باید بدانید که زمان استراحت فرا رسیده است.

تمرینات تنفس عمیق و مدیتیشن به من کمک کرده تا آرام و متمرکز باشم. به یاد داشته باشید، وارد کردن فشار بیشتر به خودتان همیشه بهترین اقدام نیست. استراحت و اولویت دادن به خودمراقبتی می تواند به کاهش فرسودگی شغلی کمک کند و منجر به عملکرد بلندمدت بالاتری شود. مراقب باشید و به یاد داشته باشید که به خود استراحت دهید.